-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 12 آبانماه سال 1384 03:46
نقد « انتری که لوطیش مرده بود » از امیر حسین بزدان بد شامپانزهای که تعلیمدهندهاش ایدز گرفته بود! انتری که لوطیش مرده بود، روایتی است ادبی، اخلاقی، اجتماعی و تربیتی. بسیار زیبا، چفت و بستهای داستانی در آن پیاده شده که به ذکر برخی از این خصوصیات، از نویسندهی چیرهدستش و خود اثر خواهم پرداخت. صادق چوبک به عنوان یکی...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 9 آبانماه سال 1384 16:53
نگاهی به بعضی عناصر داستان « انتری که لوطیش مرده بود» نوشته صادق چوبک » از سعید داستان با مقدمه بسیار خوبی آغاز می گردد. خواننده با خواندن این مقدمه موجز ( در چهار، پنج سطر ) بلافاصله و سریعا با زمان، مکان و کاراکترهای قصه آشنا میگردد. زمان : یک روز صبح ، مکان: دشتی بنام « برم » در حوالی « کتل دختر»، شخصیت ها: یک لوطی...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 6 آبانماه سال 1384 01:39
نقد « انتری که لوطیش مرده بود » از علی اکبر کر مانی نژاد « یکی از ویژگیهای مهم صادق چوبک که او را از سایر نویسندگان ایرانی جدا میکند توجه و به کارگرفتن زبان عامیانه و گفتاری مردم در ادبیات است . این برخورد خلاق او با آداب و فرهنگ جامعه از او نویسندهای ساخته است منحصر به فرد . البته قبل از او جمالزاده و هدایت در...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 3 آبانماه سال 1384 16:28
نقد داستان « انتری که لوطیش مرده بود » از کتایون آموزگار داستان انتری که لوطی اش مرده بود داستان تلخی ست. و تلخ تر، شباهت اش با دنیای ماست. خواندنش در دل هراسی می افکند که هراس از آینده ی تک تک ماست. و این خصوصیت است که داستانی را جاودانه می سازد. اول می خواستم بگویم که حکایت همه اسرا ست. اما بهتر که نگاه کردم دیدم...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 20 مهرماه سال 1384 12:26
بررسی و نقد داستان انتری که لوطیش مرده بود از در صدف سلیمانی این داستان را دوست دارم یعنی از نوع ادبیات مورد علاقه ام است،این از نظر شخصی. زبان هر چند بسیار پاکیزه است و پراز لغات و اصطلاحاتی به جا، تازه و حرفه ایی که هنوز هم بعد از گذشت این سال ها کلیشه نشده و ندیده ام جاهای دیگر. اما لحن و زاویه دید و نوع روایت، قصه...
-
داستانی که اینک برای خواندن انتخاب کرده ایم
چهارشنبه 6 مهرماه سال 1384 05:05
۱- زمین در خطر است ( مهراوه) ۲- سرای بی کسی (علی حجوانی) ۳- آئین مهر (حسام) ۴- تیله باز (امیر حسین یزدان بد) ۵- سپینود (سپینود) ۶- در صدف سلیمانی ۷- رمز آشوب ( خالد رسول پور) ۸- قصه کرمان (علی اکبر کرمانی نژاد) ۹- ا پی88 (علی پور ملک) ۱۰- پرستو (فریدون) داستانی را که اینک برای خواندن انتخاب کرده ایم داستان" انتری که...
-
جمعبندی چشم اندازی از پل
دوشنبه 4 مهرماه سال 1384 04:42
نگاهی به پیام ها , ئی میل ها و یاد داشت ها سپینود - ببینید من مخالف طرح نظرات صاحبنظران نیستم٬ تنها فکر میکنم با این سه متن آخری انگار دهان ما را بستید! شاید بهتر است نظرات رسمی را به شکل لینک در یک پستجداگانه بیاورید. ما روی حرفهای هم حرف می زنیم. از هم یاد میگیریم و جدل میکنیم. به هر حال این عقیدهی من بود....
-
نمایشنامه چشم اندازی ار پل
جمعه 25 شهریورماه سال 1384 12:27
چشمانداختى سطحی بر اثرى بزرگ آهو آلآقا نمایش: چشماندازى از پل (۱۹۵۵)، نویسنده: {آرتور میلر}، مترجم و کارگردان: {منیژه محامدى}، طراح صحنه و لباس: {ملک جهان خزائى}، بازیگران به ترتیب ورود به صحنه: {محمد اسکندرى}، {حبیب دهقاننسب}، {فرناز رهنما}، {مهوش افشارزاده}، {محمد شیرى}، {اشکان صادقى} و .... فروردین و اردیبهشت...
-
نگاهی به نمایش چشم اندازی از پل، نوشته آرتور میلر
پنجشنبه 24 شهریورماه سال 1384 12:13
از نیما دهقان چشم انداز اخلاقیات اگر ستیزهای آدمی را بخواهیم دسته بندی کنیم، باید بگوییم که ما در مجموع سه نوع ستیز داریم: ستیز آدمی با آدم دیگر، ستیز آدمی با خویش و ستیز آدمی باخویش و ستیز آدمی با نیروی خارجی نمایشنامه چشم اندازی از پل به قلم آرتور میلر، در محله ایتالیایی نشین بروکلین در سال 1995 می گذرد. شخصیت اصلی...
-
نگاهی به«چشم اندازی از پل» نوشته آرتور میلر
چهارشنبه 23 شهریورماه سال 1384 23:48
سجاد صاحبان زند مساله برخورد و تقابل بین دو نسل همیشه مساله مهم و قابل توجهی بوده است، مخصوصاً اگر این تقابل در محیطی اتفاق بیافتد که خود آبستن حوادث و اتفاقهای گوناگون است. آرتور میلر با انتخاب یک منطقه مهاجر نشین برای پس زمینه قصهاش، این تقابل بین اندیشههای نسل جدید و قدیم را به خوبی به تصویر میکشد و منیژه...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 21 شهریورماه سال 1384 17:28
نگاهی بر نمایشنامه " چشم اندازی از پل " ت وسط امیر حسین یزدان بد رفقا...سلام... نمایشنامه ...حد فاصل متن داستانی و طرح و پیرنگ آن است با فیلم و فیلمنامه...از داستان کوتاه که بیایید به سمت فیلم سینمایی، خرخرهی تخیل خواننده را سفتتر چسبیدهاید!شاید همین دلیلی است که خیلی از تئوریسینهای روایت، داستان کوتاه را...
-
قرار
پنجشنبه 17 شهریورماه سال 1384 01:54
دوستان گرامی بنا به پیام و پیشنهادی که از یکی از دوستان دریافت گردید بر آن شدیم که از این به بعد مطالب هر یک از جمع خوانان و دوستان را به ترتیبی که دریافت میشوند منتشر کنیم. با صمیمانه ترین درودها از طر ف دوستان جمع خوانی فریدون
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 17 شهریورماه سال 1384 01:36
سخن ابتدایی( سپینود ) در نگاه اولام به این نمایشنامه ابتدا چند نکته به نظرم میرسد تا بگویم اول آنکه صادقانه اعتراف میکنم که نخستین باری است که یک نمایشنامه را تحلیل میکنم. فکر میکنم اصول نقد و تحلیل نمایشنامه بسیار با داستان فرق میکند. مسلمن نیاز به دانش خاص خود را دارد و ای کاش کسی که چنین تخصصی دارد میان...
-
بر رسی و نقد (چشم اندازی از پل ) توسط خانم درصدف سلیمانی
پنجشنبه 17 شهریورماه سال 1384 01:35
پیداست وقتی از نمایشنامه حرف می زنیم از متنی مستقل حرف نمی زنیم؛ نمایشنامه نوشته می شود که اجرا شود ولو از شاخه های مهم ادبی باشد. و گاه از بسیاری داستان ها و رمان ها کم نداشته باشد. از نثر و شگردهای داستانی خبری نیست. در عوض محورهای شخصیت پردازی و زبان و دیالوگ نویسی برجسته می شود. من پیشتر نمایشنامه ی مرگ دستفروش (...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 17 شهریورماه سال 1384 01:34
بر رسی و نقد ( چشم اندازی از پل ) توسط مهراوه عشق یا مسئولیت؟معشوقه یا ...؟ نمایشنامه ! شاید از این نظر که در نقد و بررسی موشکافانه ی نمایشنامه سررشته ای ندارم برای نوشتن این متن کمی جسارت به خرج داده ام.اما لااقل می توانم در توصیف احساسم نستب به ان قلم بزنم همان حسی که بیشتر از ان که خوشایند باشد ، غریب بود. و جالب...
-
نگاهی بر نمایشنامه
شنبه 12 شهریورماه سال 1384 11:30
نگاهی بر نمایشنامه " چشم اندازی از پل " توسط فریدون چشم اندازی از پل شاید نگاهی باشد به پلی بین ارو پا ی جنگ زده و خسته و آمریکای جوان و تازه نفس در پیکره های افتصادی چشم اندازی از پل شاید نگاهی باشد به پلی بین فقر اروپا و ثروت آمریکا. یا که نگاهی باشدبه انسانی که باید پلی شود برای عبور انسانی دیگر از مرز تنگدستی به...
-
چشم اندازی از پل
پنجشنبه 10 شهریورماه سال 1384 03:39
باز تاب شماره ۳ ( چشم اندازی از پل) بعضی از دوستان پیام داده اند که داستانهائی را که دارای فرمت پی.دی.اف است نتوانسته اند باز کنند. لذا برای حل این مشکل و مسایل دیگر از دوستان تقاضا داریم که : 1- داستانهای پشنهادی باید در اینتر نت موجود باشد و دارای فرمت "مایکرو سافت ورد" باشد که بشود آنرا کپی نمود و در بلاگ جمع خوانی...
-
بازتاب شماره دو – (در باره داستان اتاقی خیالی)
جمعه 4 شهریورماه سال 1384 02:25
ضمن تشکر از دوستان عزیزی که درین جمع خوانی شرکت فعال داشتند با اشاره به چند نکته به ادمه بررسی داستان اتاقی خیالی می پردازیم. 1-دوست عزیز مان امیر حسین نگارنده گاه نگار " تیله باز " می نویسد چرا در برابر آثار پیشنهاد شده توسط بنده و دیگران رفتید و داستان کوتوله تمرینی را پیش کشدید؟... ضمن تشکر از علاقه و توجه این دوست...
-
باز تاب شماره یک - (در باره داستان اتاقی خیالی)
شنبه 29 مردادماه سال 1384 21:28
علی یکی از همکاران در باره این داستان مینویسد : اتاق خیالی، خیال اتاقی خیلی زود با داستان دوست می شوم.حیف که کوتاه است. انگار نویسنده به آخر داستان که رسیده ناگهان به یاد آورده که غذایش سر گاز دارد می سوزد یا این که باید به دوستش تلفن بزند یا این که نیم ساعت دیگر، باید دم در سینما باشد و خلاصه داستان را رها می کند....
-
برداشت اول از اتاق خیالی
شنبه 29 مردادماه سال 1384 14:10
اتاق خیالی، خیال اتاقی خیلی زود با داستان دوست می شوم.حیف که کوتاه است. انگار نویسنده به آخر داستان که رسیده ناگهان به یاد آورده که غذایش سر گاز دارد می سوزد یا این که باید به دوستش تلفن بزند یا این که نیم ساعت دیگر، باید دم در سینما باشد و خلاصه داستان را رها می کند. داستان زیادی انگار کپسولی است. حس ها کوتاه و موجز،...
-
سخنی کوتاه با علاقمندان جمع خوانی
پنجشنبه 27 مردادماه سال 1384 03:09
سیز که یکی از همکاران عزیزمان است گفته است که بعلت ذیق وقت نمیتواند در جمع مان باشد. برای او که بنیان گذار این جمع خوانی بوده همواره آرزوی سلامت و سعادت و موفقیت روز افزون میکنیم. او از زمره دوستان آگاه و اهل مطالعه و صمیمی ما است. امیدواریم در آینده نزدیک فرصتی دست دهد که باز بتواند به جمع خوانی مان بپوندد. همکار...
-
جمع بندی نقدعلی از داستان قابله سرزمین من
یکشنبه 23 مردادماه سال 1384 01:04
جمله ها تراش خورده اند. این شاید بارزترین خصوصیت داستان قابله سرزمین من باشد. دست خودم نیست! بیش از حد به تکنیک داستان توجه می کنم و این توجه خیلی وقت ها گریبانم را گرفته است و از اصل ماجرا دور افتاده ام. به خودم باشد می گویم اصل ماجرا تکنیک است و پرداخت داستان اما می دانم که نباید این طور به موضوع نگاه کرد. بنابراین...
-
گامی در دیار نماد ها - شماره ۵ (جمعبندی داستان فابله سرزمین من)
پنجشنبه 20 مردادماه سال 1384 03:29
بنا به مقالاتی که در اینتر نت در باره دکتر رضا براهنی خواندم باین نتیجه رسیدم که هنر براهنی در آفرینش داستانی این چنین در بکار گرفتن نماد ها و استعاره ها ودر پرده سخن گفتن هاست. برای من قضاوت کردن در باره او بسیار زود است چون این اولین داستانی است که از او میخوانم. داستان بی تردید با نثری نسبتا بسیا ر خوب و روان از...
-
ادامه کالبد شکافی داستان قابله سرزمین من
چهارشنبه 19 مردادماه سال 1384 10:29
تیله باز می نویسد : یک نفر بگوید...یک نفر بگوید ماجرا از چه قرر بوده! اگر گیج شدید، اگر به نظر شبیه یک معمای مبهم بود همهاش، کلیدها را خوب نگرفتهاید!رمزها و نشانهها را پی نگرفتهاید که حرف زدن از زن ایرانی، که سراپا در شولایی از رمز و کنایه پیچیده در طول قرون، بی کنایه و علامت ممکن نیست... کلید اول: نمیدانم چرا سرم...
-
گامی در دیار نماد ها - شماره چهار
یکشنبه 16 مردادماه سال 1384 02:49
پیغام ماهی ها رفته بودم سر حوض تا ببینم شاید عکس تنهایی خود را در آب آب درحوض نبود ماهیان می گفتند هیچ تقصیر درختان نیست ظهر دم کرده تابستان بود پسر روشن آب لب پاشویه نشست و عقاب خورشید آمد او را به هوا برد که برد به درک راه نبردیم به اکسیژن آب برق از پولک ما رفت که رفت ولی آن نور درشت عکس آن میخک قرمز در آب که اگر...
-
گامی در دیار نماد ها - شماره سه
شنبه 15 مردادماه سال 1384 03:54
۱- مطالبی که آقای امیر حسین یزدان بد نویسنده بلاگ سیاه های یک تیله باز لطف کرده نوشته بسار جالب است. تقریبا با اکثر مطالب آن موافق ام. از ایشان چند داستان خوانده ام. داستان (بوی کرفس) یکی از داستانهای خوب ایشان است ۲- پیشنهاد حسام در مورد آداب جمع خوانی مورد قبول من است. منهم با نظر سبز موافقم و معتقدم که حتما نیازی...
-
آداب جمع خوانی
جمعه 14 مردادماه سال 1384 19:00
همراهان جمع خوانی سلام. در مورد ادامه کار جمع خوانی چند نکته هست که باید بگویم. اول اینکه عنوان جمع خوانی را من از ماهنامه «کارنامه » قرض گرفتم که جمع خوانی های پر و پیمانی از نویسندگان ایران و جهان داشت که هنوز هم نمونه اند و صد حیف کارنامه ای را که هوشنگ گلشیری بنا کرد توقیف کردند. 1- برای نوشتن از اثری که می خوانیم...
-
تیله باز در کامنت ها چنین می گوید..
جمعه 14 مردادماه سال 1384 17:24
کرم انداختید به جانم که حرف بزنم!چند بحث مختلف را همزمان پیش میبرید. ۱- بحث راوی و روایت (به قول من) و نوشته و نویسنده (به قول شما-چون روایت میتواند ساز و آواز و فیلم و نقاشی باشد ولی نوشته، نوشته است):بسیار حرفها در این باب و در مورد تئوریهای روایت وجود دارد.اما ساده بگویم:بیایید به یکی از آن سربازهای هخامنشی روی...
-
مشکل من و باز نشدن صفحه کامنت ها !!
پنجشنبه 13 مردادماه سال 1384 03:10
نمی دانم چرا یک کامنت که می نویسم تا نفر دیگری کامنت بعدی را ننوشته باشد ـ نمی توانم دوباره آنجا پیام بگذارم. بهرحال چند تایی پیشنهاد داشتم که در کامنت گذاشتم در باره تقسیم کار بلاگی و امور دموکراتیک! فریدون عزیز اگر می گویی از موسیقی لذت می بریم و هیچ کاری هم نداریم که موسیقیدان کیست و چه نوازنده ها و سازهایی در کار...
-
گامی در دیار نماد ها – شماره دو
پنجشنبه 13 مردادماه سال 1384 01:26
ادبیات چیزی جز نماد نیست. نماد گرائی در طول حیات بشر, ثابت کرده است که بیشترین تاثیر را در انتقال اندیشه و جایگزینی آن در ذهن مخاطبان داشته است. عبدالحسین فرزاد برای دست یافتن به آنسوی نماد ها و تعابیر داستان ( قابله ...) باید بند بند این اثر ادبی را از هم جدا کنیم تا دریابیم هر واژه و هر جمله برای چه بکار گرفته شده و...